بغض گندهای که دیروز دچارش شدم، امروزم همراهم بود. بهرحال آخر شب مامان منو نشوند کنار خودش باهام حرف زد. بغضه ترکید. وزنه ای که روو قلبم سنگینی میکردو برداشت. همون موقع هم مستر پیام داد.
آدم تابلویی ام. هر چی تووی دلم باشه و نباشه زود لو میره. باز خوبه خداروشکر بغضه تموم شد.