سلام علیک و در جواب علیکم سلام و رحمهالله و برکاته! حس نوشتن ندارم ولی از فاصلههای دور برگشتهام به روالِ نوشتن. :)
من کی ام؟
خودم هم نمیدانم! یحتمل دختری هستم در آستانهی پذیرش تمام واقعیاتی که اطرافش رخ میدهند. دیگر از چرندبافی و خیال پردازی های دخترانه خبری نیست. البته دروغ چرا!!! گاهی آدمیزاد نیاز دارد دلش را با فریفتن خودش به چیزهایی که دلش میخواست داشته باشد ولی ندارد، خوش کند.
مثلا تنهایی چیزی است که آنرا قبول کرده ام اما گاهی ذهنم شیطنت میکند و برای تفریح و شادی خودش هم که شده دستی بر چرندبافی میکشد و به خیالات شیرین میپردازد. مثلا تصور میکند مردی عاشقانه به من میاندیشد و حتی شبها از نداشتنم بیتابی میکند و دلش پر میکشد برای لااقل یکبار بوسیدن دستم. یا مثلا گاهی مادر میشوم. ۱۷ آذر ۱۴۰۲